ای دل من ، باز دوباره گریه کردی ، عزیزم بی فایده است
حیف تو که بازیچه شی ، هیشکی قدرت ندونست
گریه نکن دل داغونم ، نمی دونی ولی من می دونم
اون ، من و تو رو از یاد برده ولی من دارم واسش می خونم
من ساده لعنتی رو نگاه کن ، عمری به پای وعدش موندم
سوختم ، ساختم ، شکستم ، اما ازش نگذشتم
گریه نکن دل دیوونه ، نمی دونی ولی اون می دونه
بازیچه بودی واسه تنهاییش ، واسه همین که دل من خونه
من ساده لعنتی رو نگاه کن ، عمری به پای وعدش موندم
سوختم ، ساختم ، شکستم ، اما ازش نگذشتم (نگذشتم)
خدا کجایی که دلم مرد ، به جای خوشبختی بد آورد
به دست قلب سنگ نارفیقش شکست و کم آورد
حیف تو که بازیچه شی ، هیشکی قدرت ندونست
گریه نکن دل داغونم ، نمی دونی ولی من می دونم
اون ، من و تو رو از یاد برده ولی من دارم واسش می خونم
من ساده لعنتی رو نگاه کن ، عمری به پای وعدش موندم
سوختم ، ساختم ، شکستم ، اما ازش نگذشتم
گریه نکن دل دیوونه ، نمی دونی ولی اون می دونه
بازیچه بودی واسه تنهاییش ، واسه همین که دل من خونه
من ساده لعنتی رو نگاه کن ، عمری به پای وعدش موندم
سوختم ، ساختم ، شکستم ، اما ازش نگذشتم

تو تو تخت خودت خوابیدی و راحتی / غذات یه وقتی داره و خوابت ساعتی
مدرسه میری و شانست واسه زندگی بالاس / نمیشه ردش کنی دایی سخت نگیر
یه بابا داری که مث شیر پشت سرتم / امانی که قلبش با قلب تو می تپه
حالا بزرگ تر می شی و می بینی زندگی / چطور آدم و خم میکنه دایی سخت نگیر
دایی قدر اون چیزی رو که داری داشته باش / زندگی مث رنگ و قلم و تو نقاش
هر جور رنگش کنی همون جور میمونه / نشه جغد شومی تو بومت بخونه
نشه سفیدیه چشمات یه روز خون بشه / نشه صورت قشنگت گلگون بشه
دایی یاد بگیر همه چی رو تجربه کنی / ولی تو بعضی راها دیگه برگشتی نیس
به هر دستی که دس دادی دست تو بپا / دایی بترس از گرگای آدم نما
تن لخت تو بده به کسی که روح لختشو / هدیه میده بهت و پاش می افته
دایی بپا بکارت روحت خط نخوره / این یکی پرده رو نمیشه دوخت دوباره
اگه نخونی و ندونی پس زود خام میشی / سرتو بالا نیگه دار نشه رام شی
نگی روسری روسرت محدود شدی / حدود و تو تعیین می کنی زندگی یعنی
زندونی که آزادیت دست خودت / مگه کوه و میشه به بند کشید دایی
:: بازدید از این مطلب : 267
|
امتیاز مطلب : 58
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15